قوله تعالى: و ما أرْسلْنا منْ رسول نفرستادیم هیچ فرستادهاى را إلا لیطاع مگر آن را که تا فرمان برند وى را، بإذْن الله بفرمان خداى، و لوْ أنهمْ إذْ ظلموا أنْفسهمْ و اگر ایشان که بر تن خود ستم کنندید، جاوک آیندید بتو، فاسْتغْفروا الله و آمرزش خواهندید از خدا، و اسْتغْفر لهم الرسول، و آمرزش خواهید ایشان را رسول او، لوجدوا الله یافتندید خداى را بر حقیقت، توابا رحیما (۶۴) توبه پذیرى مهربان.
فلا و ربک نه بخداى تو نه، لا یوْمنون نگرویدهاند ایشان بحقیقت، حتى یحکموک تا آن گه که ترا حکم کنند و حاکم پسندید، فیما شجر بیْنهمْ در آنچه میان ایشان اختلاف افتد، ثم لا یجدوا فی أنْفسهمْ حرجا و آن گه در دلهاى خویش حرج و تنگى نیابند،. مما قضیْت از آن حکم که تو بریدى و برگزاردى. و یسلموا تسْلیما (۶۵) و باطن آن بسپارند و آن را گردن نهند گردن نهادنى.
و لوْ أنا کتبْنا علیْهمْ و اگر ما بر ایشان فریضه نبشتیمى، أن اقْتلوا أنْفسکمْ که خویشتن را بکشید، أو اخْرجوا منْ دیارکمْ یا از خان و مان خود بیرون شید، ما فعلوه نکردندید آن، إلا قلیل منْهمْ مگر اندک کس از ایشان، و لوْ أنهمْ فعلوا و اگر ایشان کنندید، ما یوعظون به بآنچه مىپنددهند ایشان را، لکان خیْرا لهمْ به آید ایشان را، و أشد تثْبیتا (۶۶)و سختتر بر جاى بمانید، و محکمتر بپائید.
و إذا لآتیْناهمْ و اگر چنان کنندید ما ایشان را دادیمى، منْ لدنا از نزدیک خود، أجْرا عظیما (۶۷) مزدى بزرگوار.
و لهدیْناهمْ و ما ایشان را راه نمائیم، صراطا مسْتقیما (۶۸) براه راست درست.
و منْ یطع الله و الرسول و هر که فرمان برد خداى را و رسول وى را، فأولئک ایشان آنند، مع الذین أنْعم الله علیْهمْ که فردا با نواختگان حقاند، که خداى نیکویى کرد با ایشان، من النبیین و الصدیقین از پیغامبران و راستگویان، و الشهداء و الصالحین و شهیدان و نیکان، و حسن أولئک رفیقا (۶۹) و نیک رفیقان و هامنشینان که ایناناند.
ذلک الْفضْل من الله آن فضل است از خداى، و کفى بالله علیما (۷۰) و نیک بسنده و دانا که الله است.